دوست دارم در کار آقای مهران مدیری بازی کنم / سید جواد هاشمی شهید زنده و من شهیده زنده هستم قبل ازاینکه با خانم خسرومهر قرار مصاحبه بگذارم با توجه به کارنامه ایشان سوالاتی را طرح کردم اما به محض اینکه با این بازیگر توانمند در دفتر مجله قرار گذاشتیم کارکتری از خانم خسرو مهر […]
دوست دارم در کار آقای مهران مدیری بازی کنم / سید جواد هاشمی شهید زنده و من شهیده زنده هستم
قبل ازاینکه با خانم خسرومهر قرار مصاحبه بگذارم با توجه به کارنامه ایشان سوالاتی را طرح کردم اما به محض اینکه با این بازیگر توانمند در دفتر مجله قرار گذاشتیم کارکتری از خانم خسرو مهر دیدیم که بسیار متفاوت با کارهای ایشان در سینما و تلویزیون بود. به همین خاطر گفت وگویی متفاوت با این بازیگر خوش اخلاق داشتیم که تقدیمتان میگردد:
شما به شدت پرانرژی هستید.؟
آره همه به من میگویند.
پس چرا کارکتر طنز به آن صورت نداشته اید؟
در تئاتر این نگاه به من شده است و نقشهای اکتیو و پرانرژی داشته ام اما متاسفانه در تصویر آن شناخت و اعتماد شاید نیست.
یعنی به میمیک صورت شما نگاه میکنند و نقشهای مهربانانه یا دلسوزانه میدهند؟
ببینید اتفاقی که برای من رخ داده، اتفاقی است که برای سیدجواد هاشمی افتاده است. او شهید زنده و من شهیده زنده هستم. هر چی نقش مهربون، حاج خانم، و جالبه زن دوم که چندین بار و غیره را به من میدهند و این سوال شما را خیلیها از من میپرسند که شما چقدر پرانرژی و شاد هستید و با نقشهایی که بازی میکنید بسیار متفاوت است. جمله “شما چقدر با نقشهاتون فرق میکنید” بارها من شنیده ام. البته خدا را شاکرم که صورت من طوری خلق شده که جزء چهرههای مهربان است اما به هر حال من یک هنرمند هستم و دوست دارم نقشهای متفاوت بازی کنم.
خب راهکار چیست که شما کلیشه وار این نقشها را بازی نکنید؟
باید یک کارگردانی ریسک کند و همان اتفاقی که برای امیرجعفری افتاد و از بازی طنز به نقشهای جدی تبدیل شد و این مهم باید برای من هم اتفاق بیفتد. من قبل از کرونا یک کار تاریخی به من پیشنهاد شد و خودم به شخصه بسیار کار تاریخی دوست دارم باز همان کار تاریخی هم به من پیشنهاد نمیشود در حالیکه برخیها میگویند صورت تو برای کارهای تاریخی هم مناسب است. به هر حال من همانطور که گفتم ژانر طنز و تاریخی را دوست دارم.
پس با این حساب راهکاری به طور علنی وجود ندارد؟
من باید یک پول زیاد از آسمان برایم ارسال شود و خودم اسپانسر و سرمایه گذار باشم و آن نقشهایی که دوست دارم را برای خودم انتخاب کنم تا خروجی کار را دوستان ببینند تا نقشهای خوب پیشنهاد شود.
شما چند سالتونه؟
۴۹ سالمه.
بهتون نمیاد. راز جوان ماندن؟
من احساس میکنم سی سالمه و هیچ موقع به سن شناسنامه فکر نمیکنم و به نظر من سن یک عدد است.
چه ماهی؟
آبان.
خصوصیات آبان ماهی؟
شنیده ام آبانیها به شدت آدمهای رکی هستند و من هم بسیار رک هستم و دلیلی نمیبینم تعارف کنم.
اولین کار سینمایی شما عروس مهتاب بود. چطور شد این پیشنهاد به شما شد؟
من کلاسهای استاد سمندریان شرکت کرده بودم و در آنجا استاد بازیگری جلو دوربین استاد فخیم زاده بود که آقای فخیم زاده من را به آقای خسرو ملکان معرفی کرد. قبل تر آقای ملکان سفارش کرده بود در این کلاسها اگر هنرجوی خوبی دارید معرفی کنید که من به آقای ملکان معرفی شدم و من در نقش گیتی در این فیلم بازی کردم.
پس چرا در کارهای آقای فخیم زاده نیستید؟
خیلی جالب است سوال شما سوال خودمم از ایشان بوده و یک روز زنگ زدم به آقای فخیم زاده و پرسیدم این همه کار میکنید پس چرا من را جاهای دیگر معرفی میکنید اما در کارهای خودتان نمیآوردید. جالبه استاد فخیم زاده با یک حالتی گفت مگه تو اکبرعبدی هستی که من برای تو نقش بنویسم. نقشهایی که نوشته شده مناسب تو نبوده است و تو در حد اکبر عبدی نیستی که من نقش بنویسم.
از بچه مهندس ۴ بگویید؟
ابتدا بگویم بچه مهندس ۳ که دعوت به کار شدم. در این پروژه آقای سعید کریمی به من گفتند خانمی که برای این نقش انتخاب شده نمیتواند بیاید و نقش ، نقش خوبی است و شما در این سریال همسر فرهاد قائمیان هستید. من به دو دلیل این پیشنهاد را پذیرفتم ابتدا اینکه احساس کردم پروژه در یک شرایطی است که من با حضورم میتوانم به این کار کمک کنم و از آن مهمتر اینکه فرهاد قائمیان پارتنر من است و من نزدیک به پنج کار با ایشان انجام داده ام و به همین دلیل قبول نقش کردم.
بچه مهندس ۴ نشان از موفقیت این پروژه دارد که در حال ساخته شدن است؟
من خودم به شخصه فکر میکردم بچه مهندس ۳ دیگر اتمام پروژه است چرا که بچه بزرگ شده و الان مهندس شده است اما آنقدر رضایت مداری و مخاطب مردم بالا رفته بود که تیم اجرایی تصمیم گرفتند چهار آن را هم بسازند و احساس من این است که بیشتر هم ساخته میشود.
شما یک کارکتری به نام زینب داشته اید که نقش خوبی بوده است. توضیح میدهید؟
تئاتر پشت دیوار عمارت به کارگردانی حمید ابراهیمی که قصه برای زمان دربار است . مادر این دربار اسم من را زینب میگذارد اما وقتی مادر فوت میکند اسم زینب را شوکت میگذارند و من به بچه نمیگویند . وقتی دختر بزرگ میشود خواب خانم حضرت زینب ( س ) را میبیند و این فرد در ماه محرم تکیه میزند و…ادامه داستان. به شدت این کار دیده شد و آنقدر مردم و به خصوص همکاران من آمدند و کار را دیدند و همان باعث شد که این گونه نقشها زیاد به من پیشنهاد شود.
در ایام عید برنامه ای طنز به نام دوپینگ از تلویزیون پخش شد که به شدت نگاهی جدید به طنز بود. نظر شما؟
بله کار جدید و دوست داشتنی بود. و از یک جایی شنیدم که قرار است قسمت دوم آن هم ساخته شود و من به مدیر تولید به شوخی گفتم نمیبخشمتان اگر هادی حجازی فر بخواهد این بار عاشق کسی دیگر شود.( خنده ).
هادی حجازی فر را چگونه میبینید؟ و از ایشان خاطره ای دارید؟
به شدت کاربلد و به شدت هم از کرونا میترسد. من در سریال دوپینگ به واسطه نقشم یک خانه کوچولو داشتم و بسیار جمعیت داخل اتاق بود و آقای حجازی فر مدام میرفت بیرون و میآمد و این خاطره ای برای من شده بود.
شما همزمان در سریال کامیون هم ایفای نقش میکردید. چگونه این دو پروژه را با هم مدیریت کردید؟
من در سریال کامیون نقشم پررنگ تر بود و در دوپینگ بیشتر نقش مهمان بودم .
شیوا خسرو مهر عصبانی بشود چه شکلی میشود؟
من خیلی کم عصبانی میشوم و زمانی که عصبانی شوم زمانی است که به شعورم توهین شود و زمانی به شعورم توهین شده که از کسی دورغ شنیده باشم.
بهترین سکانسی که بازی کردید؟
بازی نکردم هنوز.
در یک جایی صحبت از همکاری با مهران مدیری کردید که به شدت علاقه دارید در کارهای ایشان باشید. خودتان توضیح میدهید؟
همانطور که خودتان و دیگر دوستان اشاره میکنند که شیوا تو برای کار طنز خیلی خوب هستی و این باعث شد تا من بیشتر به این ژانر فکر کنم. اما به شدت این موضوع را تاکید میکنم که فعالیت و پرونده هنری من به دو بخش تبدیل میشود.بخش مهمتر کار من همکاری با ایشان است. من معتقدم مهران مدیری میتواند استعداد من را در طنز کشف کند و امیدوارم این اتفاق برای من بیفتد.
در کنار کار با ایشان اگر یک روز در دورهمی دعوت بشوید و آن وقت به سوال همیشگی و سخت ایشان که عاشق شدید بر به خوردید جوابی دارید؟
مهران مدیری ۱۸ بار عاشق شده است من ۲۸ بار عاشق شده ام.(خنده).
رمز موفقیت شما در یک کلمه؟
صداقت. من زمانی خیلی خوشحال هستم که دروغ از دیگران نشنوم.
از دوران بچگی و شیطنتها بگویید؟
خیلی پرانرژی و شیطون بودم و یک روز خودم را برای بابام لوس کردم که برایم توپ پلاستیکی بخرد. و دو تا توپ خریدم و دادم به پسر همسایه که من را بازی بدند و جالب است که همیشه من را دروازه بان میگذاشتند.
تا حالا شده کسی به شما بگوید خسرو شیوا مهر؟
جالبه بعضیها میگویند خسرو پرویز، خسرو شیوا مهر، خسرو زاده ، خسرو پور و..حالا بعضیها به عمد و بعضیها به مزاح میگویند. خسرو مهر یعنی پادشاهی که آنقدر به دیگران محبت میکند که منتظر پاداشی نیست.
پادشاه زاده اید؟
نه نیستم و پدر من بازیگر تئاتر بوده است و ما اصالتا تهرانی و مادرم سبزوار و برای وضع حمل وقتی مادرم به سبزوار پیش خانواده خودش میرود شناسنامه من سبزوار زده میشود اما دوباره به تهران بر میگردیم. حدود ده سال است که به سبزوار نرفتم اما به شدت به اصالتم پایبندم.
اهل فضای مجازی زیاد هستید؟
من از این فضا بدی ندیدم و جالب است دوستان خیلی زیادی در خارج از کشور دارم که به واسطه این فضا آشنا شدم. فضای مجازی برای من حال خوب و پول خوبی داشته است.
اما در فضای مجازی یک سری صحبتها از شما و داستان ژل و اقدامات زیبایی شده است که دوست دارم خودتان توضیح دهید که داستان چی بوده است؟
من در مقطعی از زمان مدل تبلیغاتی یک زوج پزشک شدم و من تمام کارهای پوست و زیبایی را پیش این دو فرد انجام دادم. من به خاطر گودی چشمم که داشتم تصمیم گرفتم اقدام به زیبایی کنم. دوز این ژل بسیار زیاد بود و متاسفانه عفونت و پف چشم برای من ایجاد شد که من را اذیت کرد و من بلافاصله من این دو پزشک را آنفولا کردم به این خاطر که یک وقت این حادثه برا فرد دیگری اتفاق نیفتد. البته عمدی در کار نبود و یک اشتباهی شده بود که متاسفانه این اتفاق برای من رخ داد.
از تئاتر دن کیشوت بگویید؟
به شدت کار خوبی بود و به خاطر تبلیغات ضعیف کار دیده نشد و من برای چندمین بار هم نقش با کوروش سلیمانی بودم.
شما در زوج و فرد هم بودید. توضیح بدهید؟
چندین بار بود که من از طرف آقای مهران مهام دعوت به کار میشدم که از نرگس تا زوج و فرد و آن سریال هم بسیار سریال خوبی بود.
طرفدار فوتبال هم هستید و در جایی از خدادا عزیزی گفته بودید؟
زیاد فوتبالی نیستم و خداداد عزیزی را دوست دارم چون مردم به شدت از خداداد عزیزی خاطرات خوبی دارند.
حرف آخر؟ با تشکر از آقای حامی کوماهی که زحمت این مصاحبه را کشیدند.